نمایشگاه روزمرگی از هشتم خرداد در محل نگارخانه‌ی «رج» به مناسبت پنجمین سالگرد مجموعه‌ی هنری آکادمی هنر برپا شده است. در این نمایشگاه گروهیِ نقاشی و عکاسی، جمعی از هنرمندان حوزه‌های مختلف هنری از قبیل سینما، ادبیات، موسیقی، نقاشی و عکاسی آثاری از خود را مشخصا در باب مفهوم "روزمرگی" در معرض دید عموم قرار داده‌اند. برخی از این هنرمندان حاضر در این نمایشگاه عبارت‌اند از مهدی پاکدل، عسل فلاح، محمدرضا ماندنی، یغما گلرویی، مریم آقایی، جواد مولانیا و محمدرضا مقدسیان. اما آن‌چه بیش از همه در آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه به چشم می‌آید ترکیب شدن گرایشات رئالیستی و انتزاعی هنرمندان سرشناس آن است. به طوری که برای مثال ما در کنار مشاهده‌ی عکس‌ها یا نقاشی‌هایی از وضعیت طبیعی زیست هر روزه‌امان، شاهد بازنمایی مفهوم روزمرگی در فرم‌هایی انتزاعی نیز هستیم. در این مورد خاص من می‌توانم به اثر نقاشی به نمایش درآمده از الهه فرهمند در این نمایشگاه اشاره کنم که عنوان غریب "شهر سوخته" را دارد.

در این تابلو صرفاً با فضایی سر و کار داریم که با سرازیر شدن رنگ‌هایی تیره از مکان و زمان تهی شده است. این اثر به زعم من نشان از متاثر شدن عمیق نقاش از آثار اکسپرسیونیست‌های متاخر از جمله انسلم کیفر و جولین اشنابل دارد. همچنین اینکه در این اثر همپای اثری از مریم آقایی و محمدرضا مقدسیان هیچ فیگوری قابل تشخیص نیست بلکه آنچه هست فضا و تخیل بصری است. این در حالی است که به ویژه در آثار عکاسی به نمایش درآمده در این نمایشگاه ما بیشتر با تعدد فیگورهای انسانی مواجهیم که البته وضعیت قرارگیری‌اشان در قاب تصاویر نشان از گیر افتادن آن‌ها در ورطه‌ای به نام روزمرگی زندگی است. 

در این مورد مشخص می‌توان به عکس‌های جواد مولانیا-که بیشتر شبیه به یک عکس دستکاری شده آن هم از حیث میزانسن‌سازی است- و آثار مهدی پاکدل، یغما گلرویی و محمدرضا ماندنی اشاره کرد. از طرفی به نظر من عکس‌های یغما گلرویی و محمدرضا ماندنی بهترین عکس‌های مجموعه نیز هستند. گلرویی که اثر بی‌عنوان‌اش بیشتر نان خلاقیت او در زاویه‌ی دیدش را می‌خورد، فضای معماری‌گونی را به تصویر کشیده است که انگار در صدد است تا تحرکات مداوم انسانی در درون خودش را محو کند. ماندنی نیز همین مضمون را با تلاش برای تسلط بافت سازه‌ای بر روی زندگی انسانی نشان داده است.  در هر صورت این گرایش‌ها-منظورم در اینجا گرایش به واقع‌بینی مفهوم روزمرگی و از سویی دیگر  انتزاعی خواندن آن است- می‌تواند یکی از حُسن‌های این نمایشگاه نیز قلمداد شود. این‌که در نهایت هر هنرمند بنا به تعریفی که از مفهوم روزمرگی دارد خواسته است که تا آن را بازنمایی کند. حال خواه این بازنمایی به مدد فیگورهای قابل تشخیص انسانی باشد و خواه به مدد فضایی عاری از هرگونه تحرک انسانی.  با این حال آن‌چه که در مورد این نمایشگاه بدیهی است -و البته در استیتمنت نمایشگاه نیز ذکر شده- این است که در نهایت تلاش برای ترسیم مفهوم روزمرگی خود  فروافتادن در شکلی دیگر از روزمرگی است. روزمرگی‌ای که گویا توان تنظیم کردن نحوه‌ی زیست انسان‌ها در محیط جامعه را نیز در خود دارد. 

گفتنی است که نمایشگاه مذکور تا بیست و ششم خرداد ماه در مکان گالری رج واقع در خیابان دکتر بهشتی خیابان پاکستان کوچه‌ی حکیمی، شماره چهار،واحد سوم برقرار است.